خجله

لغت نامه دهخدا

خجله. [ خ َ ل َ / ل ِ ] ( اِ ) کلمه دیگری بوده است در تداول فارس از خجلت: از رشک هر جویی از آن دجله غرق خجله. ( ترجمه محاسن اصفهان ص 13 ).

جمله سازی با خجله

آن نرگسک لطیف سر در پیش چون دخترکان خرد از خجله
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال پی ام سی فال پی ام سی فال میلادی فال میلادی