حیاه

فرهنگ فارسی

زیستن. حیی.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی حَیَاةِ: زندگی
ریشه کلمه:
حیی (۱۸۴ بار)

جمله سازی با حیاه

آنکه ز نطفه آفرید سرو قدان دلفریب کرد ز چشمهٔ حیاه آب روان، روان توئی
گشته درون سینه‌ام نخل امید جا بجا کرده روان زهر سخن آب حیاه جو بجو
سپرده خاک جناب تو گرد نان بر دوش کشیده گرد بساط تو گرد نان به حیاه
تا همت اختلاف خلق نماند زین موافق نموده جز به حیاه
روح بخشی کو دهد هر دم حیاه تازهٔ دم بدم جان بخشد و ما در رهش قربان کنیم
ایمان ما و قوت اسلام و دین ما از ما جدا مکن بجدا گشتن حیاه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
سرشک
سرشک
آبان
آبان
لطیف
لطیف
با دقت
با دقت