حسین اسیری

لغت نامه دهخدا

حسین اسیری. [ ح ُ س َ ن ِ اَ ] ( اِخ ) اصفهانی فرزند صاحب جمع زرگرخانه نادرشاه بود و شعر میگفت. کتابی مانند بوستان ساخته است. ( ذریعه ج 9 ص 75 ).

فرهنگ فارسی

اصفهانی فرزند صاحب جمع زرگرخانه نادر شاه بود و شعر میگفت و کتابی مانند بوستان ساخته است

جمله سازی با حسین اسیری

این آهنگ‌ها، به‌عنوان نشانه‌ای از هویت آچومی‌های بحرین، باقی مانده‌اند. آن‌ها هر از گاهی به این آهنگ‌ها گوش می‌دهند تا یادآور ریشه‌هایشان باشد. به همین دلیل، بسیاری از ایرانیان امروز (مردم از ساکن ایران و خارج از کشور)، تلاش‌های این گروه‌ها (به ویژه «سلطانیز») را به رسمیت می‌شناسند و همچنان با بازخوانی و تنظیم دوباره (ریمیکس) آثار آن‌ها، قدردانی خود را نشان می‌دهند. هنر موسیقی جنوب ایران با آثار هنرمندانی همچون «سندی» و «بویز» و «عرفان طهماسبی» و «اروین بستکی»، ادامه دارد و نشان‌دهنده تداوم تأثیر موسیقی بندری است که با گروه‌هایی مانند «سلطانیز» آغاز شده بود، بر علاوه از خوانندهای بحرینی مانند حسین اسیری.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
پرده برداشتن
پرده برداشتن
کمینه
کمینه
گوز
گوز
لطیف
لطیف