توده رو

لغت نامه دهخدا

توده رو. [ دِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان کاکاوند است که در بخش دلفان شهرستان خرم آباد واقع است و 360 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

فرهنگ فارسی

دهی از دهستان کاکاوند است که در بخش دلفان شهرستان خرم آباد واقع است ٠

جمله سازی با توده رو

در مهر ۱۳۵۵ انشعابی رخ داد. کسانی که جدا شدند از اساس از تئوری مبارزه مسلحانه ناامید شده و به پذیرش رویکرد حزب توده روی آورده بودند. آن‌ها خود را گروه منشعب از سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران نامیدند. رهبری آن‌ها را تورج حیدری بیگوند بر عهده داشت. وی چند ماه پس از انشعاب کشته شد. اعضای دیگر فریبرز صالحی، حسین قلمبر، فرزاد دادگر، سیما بهمنش و فاطمه ایزدی بودند. گروه، مبارزه مسلحانه را به کلی واگذاشت، به شاخه حزب توده پیوست و به انتشار نشریه «نوید» کمک کرد.
توده رو به رشد ممکن است باعث ایجاد درد در هنگام پیچش تخمدانی شود. علائم ممکن است به علت فشار دادن توده به اندامهای دیگر شکم یا متاستاز باشد. متاستاز ممکن است یک گره را ایجاد کند. به ندرت، تراتوم می‌تواند سبب ایجاد سندرم تراتوم یا گلیوماتوز صفاقی شود. بعضی از افراد بعد از یائسگی، منومورهراژی و خونریزی غیرطبیعی رحم در اغلب موارد تجربه می‌کنند. سایر علائم رایج عبارتند از: هیرسوتیسم، درد شکمی، ویرولیز شدن و تودهٔ آدنکس.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
نجات یعنی چه؟
نجات یعنی چه؟
حریص یعنی چه؟
حریص یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز