لغت نامه دهخدا
تنگار. [ ت َ ] ( اِ ) بوره. ( ناظم الاطباء ). || دوایی است که به هندی سهاکه گویند و به کاف عربی دیده نشده. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). رجوع به تحفه حکیم مؤمن و تنکار در همین لغت نامه شود.
تنگار. [ ت َ ] ( اِ ) بوره. ( ناظم الاطباء ). || دوایی است که به هندی سهاکه گویند و به کاف عربی دیده نشده. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). رجوع به تحفه حکیم مؤمن و تنکار در همین لغت نامه شود.
= بوراکس
بوره. یا دوایی است که به هندی سهاکه گویند او به کاف عربی دیده نشده.
💡 دره تنگار، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان باغملک در استان خوزستان ایران است.