لغت نامه دهخدا
تلنبه. [ ت ُ لُم ْ ب َ / ب ِ ] ( اِ ) مأخوذ از ترکی، ابزاری که بدان آب را از پائین می برند. ( ناظم الاطباء ). تلمبه. رجوع به همین کلمه شود.
تلنبه. [ ت ُ لُم ْ ب َ / ب ِ ] ( اِ ) مأخوذ از ترکی، ابزاری که بدان آب را از پائین می برند. ( ناظم الاطباء ). تلمبه. رجوع به همین کلمه شود.
ماخوذ از ترکی ابزاری که بدان آب را از پائین می برند.
💡 زمین کشاورزی میتواند به صورت طبیعی آبیاری گردد (دیمی) یا بهوسیله یک منبع آبی (آب روان یا تلنبهکردن آب زیرزمینی).