در اين خصوص مقصود از اقرار و شهادت در دو جمله (ثمّ اءقررتم و اءنتم تشهدون ) چيست و متعلق آن دو، كدام است و آيا توجّه خطاب آن به يهود عصر نزول قرآن نيز به اعتبار اسلاف آنان است يا به اعتبار خودشان ؟ بين مفسّران اختلاف است:
و در جاى ديگر مى فرمايد: (و اذ اخذنا ميثاقكم لا تسفكون دماءكم و لا تخرجون انفسكم مندياركم ثم اقررتم وانتم تشهدون ).
4. اين احتمال نيز داده شده كه تناه جمله (واءنتم تشهدون ) به اعتبار خود مخاطبان، يعنى يهود عصر نزول قرآن باشد و متعلق شهادت هم اقرار اسلاف باشد(904)، يا متعلق به اصل ميثاق و اقرار اسلاف با هم باشد.
بـعـد از ذكـر مـحـتـواى نـامه سليمان، براى ملت خود رو به سوى آنها كرده چنين گفت اىاشـراف و صـاحب نظران ! رأ ى خود را در اين كار مهم براى من ابراز داريد كه من هيچ كارمـهـمـى را بـى حضور شما و بدون نظر شما انجام نداده ام ! (قالت يا ايها الملا افتونىفى امرى ما كنت قاطعة امرا حتى تشهدون ).
تشهدون از ماده شهود به معنى حضور است، حضورى كه توأ م با همكارى و مشورت بودهباشد.
1 بلقيس، به اطرافيان خود بها مى داد و با آنان مشورت مى كرد. (ما كنت قاطعة امرا حتّى تشهدون )