ترجمانی

لغت نامه دهخدا

ترجمانی. [ ت َ ج ُ ] ( حامص ) ترجمه و تفسیر و تعبیر. ( ناظم الاطباء ). سخن گزاری. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). و رجوع به معانی ترجمان شود.
ترجمانی. [ ت َ ج ُ ]( اِخ ) محمدبن محمودبن محمدبن حسن خوارزمی، علاءالدین حنفی ( 593 - 655 هَ. ق. ). او راست «یتیمة الدهر فی فتاوی اهل العصر». ( هدیة العارفین ج 2 ص 125 ). در اسماء المؤلفین ج 1 ص 560 نام مؤلف کتاب مذکور عبدالرحیم بن عبداﷲ، و مرگ وی بسال 645 هَ. ق. آمده است.

فرهنگ فارسی

محمد بن محمود بن محمد بن حسن خوارزمی علائ الدین حنفی متولد ۵۹۳ ق. و متوفی بسال ۶۵۵.

جمله سازی با ترجمانی

کلک عقل از تیر او عالم گشائی یافتست تیر چرخ از کلک او در ترجمانی آمد است
نی سخنشان فهم کردی آن غریب نی در آنجا ترجمانی هم لبیب
ترجمانی من و صد چون منش محتاج نیست در حقایق عشق خود را ترجمانست ای پسر
زیان درکش از کار عالم که عالم بآمد شد ترجمانی نیرزد
آقای صمد می‌گوید که جانی‌بیک اکابر در فعالیت ترجمانی خود نیز بی‌نظیر بود: "او از نویسندگان روس و خارجی حکایات و قصه و رمان های زیادی را ترجمه کرد و فعالیت وی در محیط ادبی ما بسیار گسترده و پرثمر بود. این نویسنده در ادبیات معاصر تاجیکستان جایگاه ویژه‌ای داشت. وی در زندگی نیز انسانی پاک‌کار و هدفمند بود"
ترجمانی منش محتاج نیست عشق خود را ترجمانست ای پسر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
اسرار کردن یعنی چه؟
اسرار کردن یعنی چه؟
لطیف یعنی چه؟
لطیف یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز