براض

لغت نامه دهخدا

براض. [ ب ِ ] ( ع اِ ) ج ِ برض. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).
براض. [ ب َرْ را ] ( ع ص )آنکه همه مال خود خرد و تباه کند. ( منتهی الارب ).
براض. [ ب ُ ] ( ع ص ) مُبرض. اندک. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). قلیل. بَرْض. ( اقرب الموارد ).

جمله سازی با براض

قاهر گرفت تخت و براضی رسید باز پس متقی گرفت بشمشیر کر و فر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
اسرع وقت یعنی چه؟
اسرع وقت یعنی چه؟
ارق ملی یعنی چه؟
ارق ملی یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز