بخشانیده

لغت نامه دهخدا

بخشانیده. [ ب َدَ / دِ ] ( ن مف ) بخشیده و عطاشده. ( ناظم الاطباء ).

جمله سازی با بخشانیده

«وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ» و گر نه فضل خدای و رحمت او بودی، «وَ أَنَّ اللَّهَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ» (۲۰) و آنچه اللَّه سخت مهربانست و بخشانیده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
تخصیص
تخصیص
مابه التفاوت
مابه التفاوت
متعاقبا
متعاقبا
شکوه
شکوه