احکام ظاهری به مجموعهای از قوانین و مقررات اشاره دارد که در دین اسلام به وضوح تعریف شده و بر اساس آنها رفتارها و اعمال فردی تنظیم میشود. این احکام به دو دسته کلی تقسیم میشوند: احکام واجب و احکام مستحب. احکام واجب، کارهایی هستند که انجام آنها برای هر مسلمان الزامی است و در صورت ترک آنها، فرد ممکن است عذاب الهی را متحمل شود. برعکس، احکام مستحب، کارهایی هستند که انجام آنها ثواب و پاداش در پی دارد، اما ترک آنها عذاب ندارد. احکام ظاهری به مسلمانان کمک میکند تا مسیر درست را در زندگی خود انتخاب کنند و با رعایت آنها به کمال انسانی نزدیکتر شوند. همچنین، این احکام زمینهساز نظم اجتماعی و تقویت روابط میان افراد جامعه میشود. در نهایت، فهم و عمل به این احکام نه تنها به بهبود زندگی فردی کمک میکند، بلکه موجب ارتقاء روحیه جمعی نیز میگردد.
احکام ظاهری
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] احکام ظاهری، احکام مستفاد از اماره یا اصل عملی، یا احکام مستفاد از اصول عملی، برای مکلّف شاکّ یا جاهل به حکم واقعی را می گویند.
احکام ظاهری از اقسام احکام شرعی و مقابل احکام واقعی می باشد. در مورد حکم ظاهری دو اصطلاح وجود دارد: در یک اصطلاح، حکم ظاهری شامل مؤدای امارات و اصول می شود و در اصطلاح دیگر، حکم ظاهری فقط شامل مؤدای اصول است.
توضیح
۱. در یک اصطلاح، مراد از حکم ظاهری حکمی است که با ملاحظه جهل مکلف به واقع، از سوی شارع مقدس جعل گردیده است؛ یعنی شارع برای مواردی که مکلف، جاهل به حکم واقعی و مردد در آن باشد، احکام و وظایفی را مقرر نموده که به آن ها احکام ظاهری می گویند؛ به بیان دیگر، حکم ظاهری، حکم انسان جاهل و شک کننده به حکم واقعی است؛ مثل احکامی که انسان به وسیله امارات و اصول عملیه به دست می آورد. برخی از اصولیون متأخر، حکم ظاهری را حکم نمی دانند، بلکه معتقدند امارات و اصول در صورت انطباق با واقع موجب منجز شدن حکم واقعی و در صورت عدم انطباق، موجب عذر خواهند بود.۲. در اصطلاح دوم، حکم ظاهری، آن حکم شرعی تعلق گرفته به چیزی است که حکم واقعی آن مجهول است، مانند: اختلاف فقها در نگاه کردن به زن اجنبی، یا اختلاف آنان در وجوب اقامه برای نماز. در این موارد، هنگامی که دلیلی برای تأیید یکی از اقوال مطرح شده پیدا نشود، فقیه در حکم واقعی اولی شک می کند و برای این که در مقام عمل متحیر نماند به ناچار باید حکم دیگری (غیر از حکم اولی واقعی) برای او وجود داشته باشد تا به آن عمل کند، اگر چه آن حکم دیگر، عقلی باشد، مانند: وجوب احتیاط و یا وجوب برائت و یا اعتنا ننمودن به شک. اصولیون به این حکم دوم که فقیه در مقام سرگردانی به سراغ آن می رود حکم ظاهری می گویند.