انقاذ
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. جدا کردن.
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) رهانیدن نجات دادن. ۲ - ( اسم ) رهایش.
ویکی واژه
جمله سازی با انقاذ
102- برترى عالم بر عابد سعدى در گلستان نقل مى كند كه جوانى مدت ها بهدنبال خانقاه (108) بود، عاقبت پس از مدتى به مدرسه آمد و تاتحصيل علم كند، علت را پرسيدند.گفت: عابد فقط گليم خويش را از آب مى كشد، عالم انقاذ (109) غريق مىكند.
كلمه صريخ به معناى آن كسى است كه ناله آدمى را بشنود و استغاثه او را جواب گويدو به فرياد او برسد. و كلمه انقاذ به معناى نجات دادن از غرق است.
سعدى در گلستان نقل مى كند كه جوانى مدت ها بهدنبال خانقاه (108) بود، عاقبت پس از مدتى به مدرسه آمد و تاتحصيل علم كند، علت را پرسيدند.گفت: عابد فقط گليم خويش را از آب مى كشد، عالم انقاذ (109) غريق مىكند.