ان کجا

لغت نامه دهخدا

( آن کجا ) آن کجا. [ ک ُ ] ( ضمیر + حرف ربط ) آنچه:
بنزد سیاوش خرامید زود
بر او برشمرد آن کجا رفته بود.فردوسی.و رجوع به کجا شود.
|| آن کس که:
آن کجا تیزت [ ظ: سَرْت ] برکشید بچرخ
باز ناگه فروبَرَدْت به خَرْد.خسروانی ( از اسدی چ پاول هورن ).

فرهنگ معین

( آن کجا ) (کُ ) (ضم موصول. ) آن که، آن کس که. آن چه.

فرهنگ عمید

( آن کجا ) ۱. آنچه.
۲. آن که، آن کس که.

فرهنگ فارسی

( آن کجا ) ۱ - آنکه آن کس که. ۲ - آنچه: براو بر شمرد آن کجا رفته بود.( فردوسی )

جمله سازی با ان کجا

💡 عشق این را این و این را آن کند گر نباشد عشق این و ان کجا

💡 هر ان کجا که کسی را دلی شکسته بود بدان دو تا رسن مشکبار در بندد