ارباس

ارباس

لغت نامه دهخدا

( آرباس ) آرباس. ( اِخ ) آرباسِس. نام مردی اساطیری، فرمانروای مدی از طرف سارداناپال و گویند او با همراهی بلزیس حکمران بابل پادشاه آشور را برانداخت و خود را پادشاه مدی نامید.
ارباس. [ اِ ] ( ع مص ) به خشم آوردن. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

( آرباس ) نام مردی اساطیری فرمانروای مدی آرباسس

فرهنگ اسم ها

اسم: ارباس (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: arbas) (فارسی: ارباس) (انگلیسی: arbas)
معنی: نام یکی از سپاهیان مادی اردشیر دوم پادشاه هخامنشی

دانشنامه عمومی

آرباس (کمون). آرباس ( به فرانسوی: Arbas ) یک کمون در فرانسه است که در canton of Aspet واقع شده است. آرباس ۷٫۳۲ کیلومتر مربع مساحت دارد ۴۰۵ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
ارباس

جمله سازی با ارباس

همایون بدی گاه ارباس گرد که او کرد بر نینوا دست برد
بله زیس که او بود بابل خدای بهر کار ارباس را رهنمای
پس از شاه ارباس شش تن بدی گرفتند هر یک ره ایزدی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
تعامل یعنی چه؟
تعامل یعنی چه؟
پوزیشن یعنی چه؟
پوزیشن یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز