چه جاه

لغت نامه دهخدا

چه جاه. [ چ ِ ] ( اِخ ) دهی از دهات کتول ازدهات استرآباد رستاق. ( سفرنامه مازندران و استرآباد رابینو ترجمه انگلیسی ص 171 ). رجوع به چه جا شود.

فرهنگ فارسی

دهی از دهات کتول از دهات استراباد رستاق.

جمله سازی با چه جاه

این چه جاه است و جلالت که توراست وین چه طغیان و ضلالت که توراست
خلق‌گردان یک سرتسلیم‌،‌کو فقر و چه جاه موچوبالد پشم باشد پشم چون بالید موست
ببین چه جاه و جلالی از او نموده به روز ببین چه روضه و ایوان با صفا دارد
آنکه سی‌روزه راه ماه بُوَد شرع را زان فلک چه جاه بُوَد
چو عشق خیمه زند عقل را چه جاه و خطر؟ چو باد روی کند پشه را چه قدر و محل؟
خرابی جای گنج پادشاه است چه دانی تا خرابی خود چه جاه است