نمودی

«نمودی» یعنی چیزی که نمایان می‌شود یا نشان داده می‌شود. وقتی می‌گوییم چیزی نمودی است از چیزی دیگر، یعنی آن چیز به نوعی نشان‌دهنده یا نماینده آن موضوع است و می‌توان با دیدن آن، به آن معنا یا مفهوم پی برد. این واژه معمولاً برای نشان دادن یک ارتباط بین ظاهر و معنا به کار می‌رود. یعنی چیزی که نمودی است، فقط یک چیز فیزیکی نیست، بلکه نمایانگر یک ایده، ارزش یا احساس هم هست. به طور خلاصه، این کلمه یعنی «نمایان شدن یک چیز به عنوان نشانه یا نمونه‌ای از چیزی دیگر». وقتی چیزی نمودی است، با دیدنش می‌توانیم آن مفهوم یا ویژگی را که پشت آن نهفته است، بفهمیم.

لغت نامه دهخدا

نمودی. [ ن ُ / ن ِ ] ( ص نسبی ) نمایشی. ( ناظم الاطباء ). رجوع به نمود و نمودن و نمودنی شود.

فرهنگ فارسی

نمایشی ٠

جمله سازی با نمودی

ماشین‌تحریر برای بسیاری نمودی است از پیشه‌وری، زیبایی و هویتی منحصربه فرد که در این دنیای مدرن، کمتر از گذشته به چشم می‌خورد. هنکس در این اثر با چیره‌دستی، روایت‌هایی خلق کرده که او را به صدایی در ادبیات معاصر جهان تبدیل می‌کنند.
در دوران معاصر، آرایه‌ای از جوامع یهودی توسط شهرک نشینی یهودی در مکان‌های مختلف سراسر جهان و اغلب در فاصله‌های بسیار دور از یکدیگر ایجاد گردید اما در نتیجه این فاصله، جدای از یکدیگر مانده‌اند. امروز، نمودی از این تفاوت‌ها در میان یهودیان را می‌توان در بیان‌های فرهنگی از جمله گوناگونی زبانی، سلیقه غذایی، شیوه‌های نیایش، تفاسیر مذهبی و نیز درجه و منابع اختلاف ژنتیکی مشاهده نمود.
ای صورت عشق ابد خوش رو نمودی در جسد تا ره بری سوی احد جان را از این زندان ما
نه حاصلی نه نمودی نه سایه‌ای و نه سودی به گرد این چمنم کرده‌ای حصار مشخّص
شب هجر از تو کرم شکوه بودم آفتاب من نمودی روی و خاموشم چو شمع صبحدم کردی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
حدس
حدس
سلیم
سلیم
همپایه
همپایه
گودوخ
گودوخ