لغت نامه دهخدا
میلیتاریسم. ( فرانسوی، اِ ) تسلط و نفوذ نظامی بر همه شؤون کشور. || عقیده به اینکه آمادگی برای جنگ از اهم وظایف ملت است. در چنین مرامی خدمات و آداب و اخلاق نظامی مهمترین وظیفه افراد محسوب می گردد. جنگ طلبی.
میلیتاریسم. ( فرانسوی، اِ ) تسلط و نفوذ نظامی بر همه شؤون کشور. || عقیده به اینکه آمادگی برای جنگ از اهم وظایف ملت است. در چنین مرامی خدمات و آداب و اخلاق نظامی مهمترین وظیفه افراد محسوب می گردد. جنگ طلبی.
[ فر. ] (اِ. ) سلطه و نفوذ ارتش بر شئون کشور، سیستم صلح مسلحانه، حکومت ارتشی.
۱. نظام مبتنی بر تسلط و نفوذ نیروهای نظامی در ادارۀ کشور، ارتش سالاری.
۲. تمایل به استفاده از نیروهای نظامی برای نیل به اهداف سیاسی.
سیاست تفوق نظام، تسلط ونفوذارتش درشئون مملکت، تفوق منافع ومصالح نظامی درمملکت
( اسم ) ۱ - تسلط و نفوذ نظامیان بر همه شئون کشور. ۲ - عقیده باینکه آمادگی برای جنگ از اهم وظایف ملت است. در چنین مرامی خدمات و آداب و اخلاق نظامی مهمترین و ظیفه افراد محسوب میگردد جنگ طلبی.
سلطه و نفوذ ارتش بر شئون کشور، سیستم صلح مسلحانه، حکومت ارتشی.
💡 دموکراتها در سیاست خارجه بیشتر طرفدار مصالحه و راه حلهای دیپلماسی مخصوصاً در رابطه با دو رقیب خود «چین و روسیه» هستند و تمایل کمتری به میلیتاریسم و دخالت نظامی دارند. باورهای مخالف میلیتاریسم همین حزب بود که منجر به تقلیل نیرو در افغانستان و خروج آمریکا از عراق در سال ۲۰۲۱ شد.