نیکو عهدی

لغت نامه دهخدا

نیکوعهدی. [ ع َ ] ( حامص مرکب ) فضیلت. وفای به عهد. ( یادداشت مؤلف ): هیچ مردی به شجاعت و سخاوت و تواضع و نیکوعهدی او نبود. ( تاریخ سیستان ).

فرهنگ فارسی

وفای بعهد.

جمله سازی با نیکو عهدی

💡 موز در رنج بتان بساتین با باد خزان نشسته و نیکو عهدی خود را زبان گشته می گفت.

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
بی عرزه یعنی چه؟
بی عرزه یعنی چه؟
کص یعنی چه؟
کص یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز