نمک سوده

لغت نامه دهخدا

نمک سوده. [ ن َ م َ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) نمک سود. رجوع به نمک سود شود.

فرهنگ فارسی

۱ - هر چیزکه بر آن نمک پاشیده باشند. ۲ - گوشت کباب و غیره که در نمک خوابانده باشند.

جمله سازی با نمک سوده

💡 خیربادش ریخت بر زخم دلم مشت نمک سوده الماس را مرهم به داغم کرد و رفت

💡 هست فریادی ز داغ آتشین ما نمک سوده الماس زخمی از دل ناسور ماست

💡 صائب آن بلبل مستم که ز شیرین سخنی نمک سوده به داغ دل محشر زده ام

💡 خیال لعل تو از دل کجا رود، هیهات نمی توان نمک سوده از کباب گرفت