مکتومان

لغت نامه دهخدا

مکتومان. [ م َ ] ( ع ص، اِ ) نزد ارباب سلوک جماعتی را گویند از اولیا که چهار هزار تنند که همیشه در عالم می باشند و یکدیگر را نشناسند و جمال حال خود را ندانند و در کل احوال از خود و از خلق مستور باشند. و در «لطایف اشرفی » آورده که اکثر مکتومان در لباس غیر آشنا باشند و غیر از موحد اهل باطن، ایشان را نشناسند. و مکتومان از اهل تصرف نیستند. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ). مکتومون. ( فرهنگ لغات و اصطلاحات عرفانی جعفر سجادی ).

جمله سازی با مکتومان

💡 و آن راهب از مکتومان بود چون سَحَرهٔ فرعون. پس ابراهیم صدق معجز نبی می اثبات کرد و آن دیگر هم صدق نبوت می‌طلبید و هم عزّ ولایت. خداوند تعالی به حسن عنایت خود مقصود وی حاصل گردانید و این فرقی ظاهر است میان کرامت و اعجاز و اندر این سخن بسیار است، این کتاب بیش از این تحمل نکند.

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فمبوی یعنی چه؟
فمبوی یعنی چه؟
درس یعنی چه؟
درس یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز