مزیال

لغت نامه دهخدا

مزیال. [ م ِزْ ] ( ع ص ) مرد زیرک پاکیزه خوی. مِزْیَل. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). || آمیزنده امور. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). راتق و فاتق. ( اقرب الموارد ). و رجوع به مزیل شود.

جمله سازی با مزیال

یک ریج خطی شکل است و در مزیال و دیستال سطح جونده دندان‌های خلفی دیده می‌شود. مارژینال ریج در سطوح مزیال و دیستال دندان‌های قدامی نیز هست اما برجستگی کمتری دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
هیت یعنی چه؟
هیت یعنی چه؟
روزگار یعنی چه؟
روزگار یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز