مجیرالدوله

لغت نامه دهخدا

مجیرالدوله. [ م ُ رُدْ دَ / دُو ل َ ] ( اِخ ) رجوع به علی بن فخرالدوله شود.

جمله سازی با مجیرالدوله

صبر و خرسندی دهاد ایزد مجیرالدوله را بر دریغ و درد فرزند عزیز نامدار
داد پیغامی ملک سلطان مجیرالدوله را بر زبان باد نوروز از بهشت کردگار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
ذکر یا حمید الفعال ذالمن
ذکر یا حمید الفعال ذالمن
مطاع
مطاع
دانش آموز
دانش آموز
فان
فان