کدان

لغت نامه دهخدا

کدان. [ ک ِ ] ( ع اِ ) پاره ای از توهای پریشان رسن که بر گره بماند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || رشته ای است که در وسط دلو بسته می شود و آن را استوار می کند تا در سنگهای چاه خراب نشود و نجنبد. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

پاره از توهای پریشان رسن که بر گره بماند.یا رشته ایست که در وسط دلو بسته و آن را استوار می کند تا در سنگهای چاه خراب نشود و نجنبد.

دانشنامه عمومی

کدان روستایی در دهستان سرباز بخش مرکزی شهرستان سرباز استان سیستان و بلوچستان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این روستا ۱٬۱۶۲ نفر ( ۲۸۵خانوار ) بوده است.

جمله سازی با کدان

طوطی ای زینخا کدان پرواز کرد و خاک غم بر سراسر طوطیان عالم اسرار ریخت
یا رب چه فتنه بود که از سهم و هیبتش مریّخ تیر خود همه در دو کدان نهاد
خصم فرعونی نسب هم‌چون زنان دو کدان در زیر ران خواهد نمود
پنبه کن ای جان دشمن ز آن تنی کو ز ترکش دو کدان خواهد نمود
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال جذب فال جذب فال سنجش فال سنجش فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال رابطه فال رابطه