وهشت

لغت نامه دهخدا

وهشت. [ وَ ش َ / وَه ْ ] ( اِ ) نام روز چهارم از خمسه مسترقه قدیم. ( برهان ). و آن پنج روز دزدیده باشد. ( انجمن آرا ).
وهشت. [ وَ هَِ ] ( اِ ) بهشت. || وهشت وشت. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به وهشت وشت و رجوع به مدخل قبل شود.

فرهنگ فارسی

(اسم ) هر یک از روزهای پنج. دزدیده ( خمس. مسترقه ) را بنام یکی از فصلهای گاتها نامیده اند و (( وهیشتواشت گاه ) ) یا (( وهشت وشت ) ) نام روز پنجم است.
نام روز چهارم از خمسه مسترقه قدیم و آن پنج روز دزدیده باشد.

جمله سازی با وهشت

در نظریه مولانا ابوالکلام آزاد از فردی سیاح و یهودی‌تبار به نام یوسف نام برده شده‌است که در قرن اول میلادی می‌زیسته و از این سد (سد ذوالقرنین) نام برده بوده و این مطلب از نظر زمانی با قرن پنجم میلادی که زمان ساخت استحکامات دربند می‌باشد تطابق ندارد. اگرچه دومین منبع ذکر شده توسط خود وی مربوط به پس از ساخت استحکامات دربند و مربوط به قرن ششم میلادی می‌باشد که «پروکوپیوس» مورخ در قرن ششم میلادی بیان کرده که سد را دیده‌است و سپس یکی از همراهان سردار رومی «بلی سارس» نیز وقتی به این نقطه حمله برد (پانصد و بیست وهشت میلادی) این سد را به چشم دیده‌است.
برین گونه تا سال بر سی وهشت برو گرد تیره نیارد گذشت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
روزگار یعنی چه؟
روزگار یعنی چه؟
ترغیب یعنی چه؟
ترغیب یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز