لغت نامه دهخدا
متود. [ م ُ ] ( ع مص ) ( از «م ت د» ) مقیم گردیدن در جایی. ( آنندراج ). متدبالمکان متوداً؛ مقیم گردید. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
متود. [ م ُ ] ( ع مص ) ( از «م ت د» ) مقیم گردیدن در جایی. ( آنندراج ). متدبالمکان متوداً؛ مقیم گردید. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
💡 اصطلاح بیگ بیت از اواسط دههٔ ۱۹۹۰ توسط مطبوعات موسیقی بریتانیا برای توضیح آثار هنرمندانی همچون د پرادیجی، کات لا روک، فتبوی اسلیم، کمیکال برادرز، گروو آرمادا، کریستال متود و پراپلرهدز به کار برده شدهاست.
💡 این متود برای اولین بار توسط آلبرت اسمیت در مجله انجمن مهندسان جامعه غرب در آوریل ۱۹۱۵ مطرح گردید.