یک باد
فرهنگ فارسی
جمله سازی با یک باد
این دانههای نازنین محبوس مانده در زمین در گوش یک باران خوش موقوف یک باد صبا
دردا و دریغا که به یک باد جهانسوز در خاک لحد ریخت همه برگ و بر من
از نوامبر تا مارس هوا خشک و مطبوع است. در طول این فصل، روزهای صاف با آسمانهای مهآلود و ابری ناشی از «هارماتان» - یک باد گرم و خشک که گرد و غبار صحرا را حمل میکند، درهم میشوند. بهطور معمول، بادها در ارتفاعات بالا میمانند و آسمان کمی ابری ایجاد میکنند. هارماتان، با این حال، گاهی اوقات باعث طوفانهای گرد و غبار محلی میشود.
از دم احمد بپژمرد آن همه شمع و چراغ راستی گوئی هزاران شعله را یک باد کشت
شوهر یا معشوق در زندگی او نقشی ندارد، اما مادر چندین دختر است. شیوهٔ جابهجا شدن او منحصر به فرد است. او پاهای خود را در یک هاون قرار میدهد و با استفاده از دسته هاون به عنوان پارو با سرعت زیاد به پیش میرود و با یک جارو رد پای خود را پاک میکند. ورودش با یک باد توفانی اعلام میشود که یادآور استفاده از باد به عنوان وسیلهٔ نقلیه توسط موجودات شیطانی است.