لغت نامه دهخدا
چرم خام. [ چ َ م ِ ] ( ترکیب وصفی، اِ مرکب ) کنایه از روده خام که چله کمان از آن سازند. ( آنندراج ). روده ای که از آن زه کمان سازند. ( ناظم الاطباء ).
چرم خام. [ چ َ م ِ ] ( ترکیب وصفی، اِ مرکب ) کنایه از روده خام که چله کمان از آن سازند. ( آنندراج ). روده ای که از آن زه کمان سازند. ( ناظم الاطباء ).
کنایه از روده خام که چله کمان از آن سازند. روده ای که از آن زه کمان سازند.
💡 پوشاک زنان طبری تا اواخر دوره قاجار، دامنی کوتاه و پرچین، موسوم به چرخ شلوار یا شله شلوار (شلیته) بود. این دامن با یک رشته دست باف به کمر محکم میشد. روسری بلند نخی و اغلب سفیدرنگ که به آن مکنا میگفتند، بخش دیگر پوشش زنان طبری بود. زنان در فصول سرد پای خود را با جوراب پشمین میپوشاندند. پایافزار زنان طبری به پایافزار مردان طبری شباهت داشت و بیشتر از چرم خام تهیه میشد.
💡 کمان را زهی برزد از چرم خام بشست اندر آورد یک تیر تام