ناز نازان

لغت نامه دهخدا

نازنازان. ( ق مرکب ) خرامان. نازان. به ناز. از روی ناز.

فرهنگ فارسی

از روی نازبناز:[ناز نازان راه میرفت]: هر طرف که کاروانی ناز نازان می رود عشق را بنگر که قبله کاروانست ای پسر. ( دیوان کبیر )

جمله سازی با ناز نازان

💡 کرد چشمان فراز و رفت به ناز ناز نازان به صد هزار اعزاز

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
تخصیص یعنی چه؟
تخصیص یعنی چه؟
ورژن یعنی چه؟
ورژن یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز