گردن باریک

لغت نامه دهخدا

گردن باریک. [ گ َ دَ ن ِ ] ( ترکیب وصفی، اِ مرکب ) ملایم و مطیع. منقاد. ( غیاث ). کنایه از ملایم و هموار. ( آنندراج ):
حسن فولاد بود گردن باریک اینجا
تیزی تیغ به جوهر چه تواند کردن ؟صائب ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

کسی که دارای گردنی باریک باشد.

جمله سازی با گردن باریک

حسن فولاد بود گردن باریک اینجا تیزی تیغ به جوهر چه تواند کردن؟