کم خرد

فرهنگ عمید

کم عقل، احمق، ابله.

فرهنگ فارسی

کم عقل نادان ابله.

جمله سازی با کم خرد

چشم و دل را پرده های خواب غفلت می شود کم خرد را هر قدر اسباب می گردد زیاد
بدو گفت کای کم خرد گرگسار چو پیروز گردم من از کارزار
چنین گفت گرسیوز کم خرد کزین در سخن خود کی اندر خورد
شهش گفت: کآن کودک کم خرد هم از آنچه کرده است کیفر برد
دگر باره پرسید زان پیشکار که چون دارد آن کم خرد روزگار
چنین گفت کز منذر کم خرد سخن باور آن کن که اندر خورد
هرکه را روی نیک و کم خرد است روی نیکو دلیلِ خویِ بد است
که این کم خرد نورسیده جوان چو رفتی به نخچیر با اردوان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
استخاره کن استخاره کن فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال فنجان فال فنجان