فرهنگستان زبان و ادب
{skater , roller skater} [ورزش] فردی که به چرخ سُری می پردازد
{skater , roller skater} [ورزش] فردی که به چرخ سُری می پردازد
💡 تا زلف تو کرد در غم آغشته مرا گم شد ز جفای چرخ سر رشته مرا
💡 چو سیم روان برزد از چرخ سر برآن سیم خورشید بر ریخت زر
💡 هرگز ناراست جز از بهر تو چرخ سر خویش به دُر خوشاب
💡 به اثرط چنین گفت کز چرخ سر اگر بگذرانی، سزد زین پسر
💡 صائب به گرد خود نکنی تا سفر چو چرخ سر تا به پای دیده بینا نمی شوی
💡 چون قضا بیرون کند از چرخ سر عاقلان گردند جمله کور و کر