لغت نامه دهخدا
پلاسیده. [ پ َ دَ / دِ ] ( ن مف ) پژمرده. || کهنه و رو بفساد نهاده ( در میوه ).
پلاسیده. [ پ َ دَ / دِ ] ( ن مف ) پژمرده. || کهنه و رو بفساد نهاده ( در میوه ).
(پَ دِ ) (ص مف. ) پژمرده.
پژمرده شده.
( اسم ) ۱- پژمرده. ۲- کهنه و روبفساد نهاده ( میوه ).
پلاسیده (آلبوم). پلاسیده ( انگلیسی: wilted ) اولین آلبوم استودیویی پاریس جکسون خواننده و ترانه سرای آمریکایی است. این آلبوم به دلیل همکاری موفقیت آمیز با تهیه کننده اندی هال و انتشار به عنوان اولین آلبوم، نقدهای مثبتی از سوی منتقدان دریافت کرد، اما همچنین به دلیل کیفیت و برخی اشعار ضعیف مورد انتقاد قرار گرفت.
💡 در استان گیلان به سبب اینکه گل یاس به فراوانی یافت میشود، از گل یاس برای خواباندن بادام باقلوا استفاده میشود. بدین ترتیب که بادام بعد از پوست گرفتن و کاملاً خشک کردن، در ظرفی قرار گرفته و روی آن مقداری گل یاس ریخته میشود و در ظرف بسته میشود. روز بعد یاسهای پلاسیده برداشته شده و بهجای آن یاس تازه میریزند تا بادام کاملاً طعم و بوی یاس بگیرد. بعد بادام را چرخ میکنند و با پودر قند مخلوط مینمایند و به مصرف باقلوا میرسانند. این باقلوا را باقلوای یاس مینامند که بسیار معطر است. در این باقلوا هل بکار نمیرود.