لغت نامه دهخدا
ورقا. [ وَ ] ( از ع، اِ ) کبوتر خاک رنگ را گویند و گویند عربی است. ( برهان ). ورقاء. رجوع به ورقاء شود.
ورقا. [ وَ ] ( از ع، اِ ) کبوتر خاک رنگ را گویند و گویند عربی است. ( برهان ). ورقاء. رجوع به ورقاء شود.
۱. کبوتر مادۀ خاکی رنگ، کبوتر چاهی.
۲. فاخته.
۳. گرگ ماده.
( اسم ) ۱ - ماده کبوتر خاکسترگون. ۲ - فاخته. ۳ - نفس کلیه.
اسم: ورقا (دختر) (عربی) (تلفظ: varqā) (فارسی: وَرقا) (انگلیسی: vargha)
معنی: کبوتر، نام درختی کوچک و معروف، کبوتر ماده ی خاکستری رنگ، فاخته، ( در تصوف ) نفس کلیه را که قلب عالم و لوح محفوظ است
💡 مجموعه ی کونین به آئین بستن کردیم تفحص ورقا بعد ورق
💡 ز ورقا نفس کلی گشت ملحوظ که قلب عالم است و لوح محفوظ
💡 ناسوت را بهل ملکوتی شو شهباز دولتی کن ورقا را
💡 روی هشام بن عروة عن ابیه عن عبد اللَّه بن عمرو: انّ رسول اللَّه (ص) خرج و هو معصوب الرّأس من وجع فصعد المنبر فحمد اللَّه و اثنی علیه ثمّ قال: یا ایّها النّاس ما هذه الکتب التی تکتبون اکتاب غیر کتاب اللَّه یوشک ان یغضب اللَّه عزّ و جلّ لکتابه فلا یدع ورقا و لا قلبا الّا اخذ منه، قالوا یا رسول اللَّه فکیف بالمؤمنین و المؤمنات یومئذ؟ قال من اراد اللَّه به خیرا ابقی فی قلبه لا اله الّا اللَّه.
💡 به نفس ناطقه گونید ورقا که شد صید عقاب عقل یکجا