وحال

وحال

کلمه وحال به معنی لجن و گل سیاه و گل تنک است و در زبان فارسی به طور خاص به موادی اشاره دارد که در محیط‌های مرطوب و باتلاقی تشکیل می‌شوند. این ماده معمولاً از تجزیه مواد آلی و معدنی به وجود می‌آید و به دلیل ویژگی‌هایش، می‌تواند به عنوان یک کود طبیعی در کشاورزی مورد استفاده قرار گیرد.

لغت نامه دهخدا

وحال. [ وَ ] ( از ع، اِ ) لجن و گل سیاه و گل تنک. ( ناظم الاطباء ). رجوع به وحل شود.

فرهنگ فارسی

ماخوذ از تازی لجن و گل سیاه و گل تنک

جملاتی از کلمه وحال

بوعلی طوسی امام قال وحال کرده است از میرکاریز این سؤال
شه مردانست علم وحال و گفتم ازو من درّ هر اسرار سفتم
هست باهای و هوی مستانت وجد جامی وحال ما همه هیچ
چه میگوید دل از مستقبل وحال بهرزه میزنی در خویشتن فال
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم