واگشتن

واگشتن یک فعل قدیمی و کمتر متداول در زبان فارسی امروزی است که به معنای بازگشتن، مراجعت کردن، برگشتن یا انصراف از چیزی به کار می‌رود. این واژه بیشتر در متون قدیمی یا اشعار کلاسیک مشاهده می‌شود و امروزه به ندرت در مکالمات روزمره به کار می‌رود. این واژه از مصدرهای قدیمی فارسی به شمار می‌آید و از پیشوند وا- به معنای باز- و بن فعلی گشتن به معنای گردیدن یا چرخیدن تشکیل شده است. این ترکیب به مفهوم بازگرداندن یا تغییر جهت اشاره دارد. در فارسی میانه، پهلوی به شکل واگشتن به کار می‌رفت. این واژه در متون کلاسیک تا قرن هفتم هجری به طور گسترده‌ای مورد استفاده قرار می‌گرفت. به تدریج، این واژه با بازگشتن جایگزین شد و امروزه بیشتر در لهجه‌های محلی، مانند برخی مناطق خراسان، مشاهده می‌شود.

لغت نامه دهخدا

واگشتن. [ گ َ ت َ ] ( مص مرکب ) بازگردیدن. ( آنندراج ).بازگشتن. مراجعت کردن. برگشتن. انصراف:
رهی کان از شدن باشد نشیبی
چو واگشتی همی باشد فرازی.ناصرخسرو.نشاید کردبر بیمار خود زور
که بس بیمار واگشت از لب گور.نظامی.به واگشتن توانی زین طرف رست
که کپی هم بدین فن ز آن کشف رست.نظامی.چون که واگشتم ز حیرتهای دل
طفل را آنجا ندیدم وای دل.مولوی.چون که واگشتم ز پیکار برون
روی آوردم به پیکار درون.مولوی.

جملاتی از کلمه واگشتن

تا نخوانیم ندانی تو ره واگشتن که ره از دعوت ما گردد بر عقل بدید
همه سوها ز بی‌سو شد نشان از بی‌نشان آمد چو آمد راه واگشتن ز آینده نهانستی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تماس فال تماس فال تاروت فال تاروت فال آرزو فال آرزو فال مارگاریتا فال مارگاریتا