واکن

لغت نامه دهخدا

واکن. [ ک ِ ] ( ع ص ) نشسته. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). جالس. ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). || پرنده نشسته بردیوار یا چوب یا درخت. ( از اقرب الموارد ). || مرغ بیضه در زیر گرفته. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). مرغ تخم در زیر گرفته. ( ناظم الاطباء ). ج، وُکون.
واکن. [ ک ُ ] ( نف مرکب ) واکننده. بازکننده. گشاینده. || ( اِمرکب ) ابزار باز کردن در قوطی و بطری و امثال آن.
- در بطری واکن؛ آلت باز کردن در بطری.

فرهنگ فارسی

( صفت ) وا کننده باز کننده. یا در واکن. ابزاری که در قوطی و بطری و مانند آنرا باز کند. یا در بطری واکن.
نشسته. یا پرنده نشسته بر دیوار یا چوب یا درخت

دانشنامه عمومی

واکن ( به لاتین: Wakken ) یک منطقهٔ مسکونی در بلژیک است که در دانترژم واقع شده است. واکن ۵٫۳۶ کیلومتر مربع مساحت و ۲٬۸۰۱ نفر جمعیت دارد.
واکن (شلسویگ هولشتاین). واکن ( به آلمانی: Wacken ) یک شهر در آلمان است که در Schenefeld واقع شده است. واکن ۱٬۸۵۰ نفر جمعیت دارد.

جمله سازی با واکن

💡 گردید از زیاده سری خرج گاز، شمع واکن ز سر علاقه دستار خویش را

💡 در دل چو غنچه چند کنی رنگ و بو گره؟ واکن به ناخن از دل پرآرزو گره

💡 چشم عبرت واکن و بنگر تو در خاک عدم افسر شاهی طراز نقش دامان گداست

💡 تو هم دری چو شرر واکن و ببند، بس است به‌ کارخانهٔ فرصت‌، عدم تماشایی ‌ست

💡 جهان خفته به هذیان ترانه‌ها دارد توگوش واکن و تعبیر خواب را دریاب

💡 بیدل چو گل اگر فکنی طرح انبساط چشمی به خویش واکن و بر پیش و پس بخند

هورنی یعنی چه؟
هورنی یعنی چه؟
حریص یعنی چه؟
حریص یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز