ناباور

لغت نامه دهخدا

ناباور. [ وَ ] ( ص مرکب ) بی اعتماد. چیزی که لایق باور کردن نباشد. ( ناظم الاطباء ). باورنکردنی. غیرقابل قبول:
بلی هرچه ناباورش یافتم
ز تمکین او روی برتافتم.نظامی.

فرهنگ عمید

۱. آن که سخنی را باور نکند.
۲. [قدیمی] آنچه درخور باور کردن نباشد، غیر قابل قبول.

فرهنگ فارسی

آنچه که درخورباوردکردن نباشد، غیرقابل قبول
( صفت ) آنچه که لایق قبول واعتماد نباشد غیرقابل قبول: بلی هرچه ناباورش یافتم زتمکین او روی برتافتم. ( نظامی )

جمله سازی با ناباور

💡 سخن‌گر چو گوهر برآرد فروغ چو ناباور افتد نماید دروغ

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
هول یعنی چه؟
هول یعنی چه؟
خوار یعنی چه؟
خوار یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز