ماست کش

لغت نامه دهخدا

ماست کش. [ ک َ / ک ِ ] ( نف مرکب ) کسی که شغلش حمل و نقل ماست و رسانیدن تغارهای آن به دکانهای بقالی و لبنیات و خواربارفروشی است. ماست کشی کاری دشوار بود و به تخصص و مواظبت فراوان نیاز داشت. ماست کش تغارهای متعدد بر سر می گذاشت و به صاحبانش می رسانید. ( فرهنگ لغات عامیانه جمال زاده ). آنکه ماست از جایی به جایی حمل کند. آنکه ماست از ماست بندی به دکانهای بقال برد. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). || دشنامی است. دشنامی است به مزاح. دیوث. به جای لحاف کش بکار برند. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) کسی که شغلش حمل و نقل ماست و رسانیدن تغارهای آن بدکانهای بقالی و لبنیات و خوار بار فروشی است.

جمله سازی با ماست کش

شاه ماهست و به نفس خود به یک جا است ماه قرب و بعد ماست کش گه تیغ بیند گه مجن
زآنجمله چاکران تو یک تن امیر ماست کش جبهت است شادی صد دودمان جنین (؟)
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال زندگی فال زندگی فال جذب فال جذب فال انبیا فال انبیا