فرمش. [ ف َ م ُ ] ( اِ ) مخفف فراموش که در یاد نداشتن باشد. ( برهان ). - فرمش کردن؛ از یاد بردن: بهر من باد خاک اگر بهرام تیغ فرمش کند چو گیرد جام.نظامی.فرموش. فراموش. فرمشی. فرموشی. رجوع بدین مدخل ها شود.
فرهنگ عمید
= فراموش
فرهنگ فارسی
۱ - ( اسم ) از یاد رفتن از خاطر محو شدن ۲ - ( صفت ) از یاد رفته از خاطر محو شده: مبادت فراموش گفتار من.
جمله سازی با فرمش
بخت بد یاد آورد آن را که تو فرمش کنی بخت بد فرمش کند آن را که تو یاد آوری
بهر من باد خاک اگر بهرام تیغ فرمش کند چون گیرد جام
از جان فرمش همی زتن یا کنی وز نفس غمی نهاد خود شاد کنی