شوخ چشمی

این اصطلاح دارای معانی مختلفی است که به شرح زیر می‌باشد:

بی‌شرمی و بی‌حیایی

شوخ چشمی به نوعی رفتار و خصوصیات مرتبط با بی‌شرمی و بی‌حیایی اشاره دارد. افرادی که شوخ چشم هستند، ممکن است در رفتار یا گفتار خود به گونه‌ای عمل کنند که نشان‌دهنده‌ی خیره‌چشمی و عدم رعایت آداب اجتماعی باشد. این نوع رفتار می‌تواند به معنای گستاخی یا بی‌حیا بودن تعبیر شود.

جسارت و بی‌باکی

در این معنا، شوخ چشمی به تهور و بی‌باکی اشاره دارد. افرادی که دارای این ویژگی هستند، در موقعیت‌های مختلف با جسارت و بدون ترس عمل می‌کنند و ممکن است از مرزهای معمولی احتیاط فراتر بروند.

پافشاری و سماجت

شوخ چشمی می‌تواند به معنای اصرار و تعصب باشد. این نوع شوخ چشمی به رفتارهایی اشاره دارد که در آن فرد به طور مداوم و با قاطعیت بر روی یک موضوع خاص تأکید می‌کند و ممکن است به نوعی عناد نیز تعبیر شود.

زیبایی

در اینجا، این عبارت می‌تواند به جذابیت ظاهری فرد، به ویژه در چشمان او، اشاره کند و به معنای دلربایی و فریبندگی باشد.

لغت نامه دهخدا

شوخ چشمی. [ چ َ / چ ِ ] ( حامص مرکب ) حالت و چگونگی شوخ چشم. بیشرمی. بی آزرمی. بی حیائی. خیره چشمی:
بی زر و سیمی ای برادر از آنک
شوخ چشمیت نیست چون عبهر.سنائی.آنکه... شوخ چشمی سپهر غدار دیده بود... سبک روی به کار آورد. ( کلیله و دمنه ).
وگر شوخ چشمی و سالوس کرد
الا تا نپنداری افسوس کرد.سعدی.شنیدم که سر از فرمان ملک باززد و حجت آوردن گرفت و شوخ چشمی کردن. ( گلستان ).
|| تجاسر. تهور. بی باکی:
شوخ چشمی بین که میخواهد کلیم بی زبان
پیش شمع طور اظهار زباندانی کند.صائب.|| الحاح. اصرار. تعصب. عناد.

فرهنگ عمید

گستاخی، بی شرمی.

فرهنگ فارسی

بی شرمی بی حیایی گستاخی.

جملاتی از کلمه شوخ چشمی

ز شوخ چشمی انجم دلم چها نکشید که هیچ سوخته را کار با شرار مباد!
سرو کار من فتاده به غزال شوخ چشمی که درون دیده من ز نظر جدا نشسته
گریه را ظاهر نمی سازیم در گلزار عشق ما حریف شوخ چشمی های شبنم نیستیم
ندارد آبرو گل پیش رخسار عرقناکش اگر از شوخ چشمی مهر آن محضر شود شبنم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم