سبز رنگ

لغت نامه دهخدا

سبزرنگ. [ س َ رَ ] ( ص مرکب ) گندم گون. اسمر. ( مجموعه مترادفات ص 302 ):
رطب سبزرنگ است کی سرخ گردد
که آب مه و ماه آبی نبیند.خاقانی.

فرهنگ عمید

هرچیزی که به رنگ سبز باشد، سبزارنگ.

فرهنگ فارسی

گندم گون

جمله سازی با سبز رنگ

💡 بسان مرغزار سبز رنگ اندر شده گردش به یک ساعت ملون کرده روی گنبد خضرا

💡 این جامد یونی سبز رنگ یکی از محصولات واکنش معروف کوه آتش فشان(تجزیه آمونیوم دی‌کرومات) می‌باشد:

💡 لئونارد: این خوک که اولین بار با نام خوک شاه در انیمیشن پرندگان خشمگین حضور داشت، فقط در نسخهٔ جدید پرندگان خشمگین ۲ حضور دارد و ماده‌ای سبز رنگ می‌اندازد و ساختمان‌ها را ذوب می‌کند.

💡 از فیض ابر شد به چمن هر نهال سبز رنگ بتان هند شد از برشکال سبز

💡 همان درخت که بودی چو قبه مینا همان زمین که نمودی چو سبز رنگ حریر