لرب، واژهای است که ریشه آن به کلمه ربب برمیگردد و معنای آن به تربیت کردن مربوط میشود. این اصطلاح به نوعی بیانگر ارتباط عمیق انسان با تربیت و پرورش میباشد. در واقع، لرب نه تنها به مفهوم تربیت فیزیکی و جسمی اشاره دارد بلکه همچنین به جنبههای روحی و اخلاقی افراد نیز پرداخته و بر اهمیت شکلگیری شخصیت و رفتارهای مثبت در فرد تأکید میکند. تربیت به عنوان یک فرایند مستمر و پویا، نیازمند توجه، عشق و دقت است. در این راستا، والدین، مربیان و جامعه به عنوان نهادهای کلیدی در تربیت افراد، نقش بسزایی ایفا میکنند. آنها باید با درک صحیح از نیازهای فردی و اجتماعی، به ارائه الگوهای مناسب بپردازند و فضایی فراهم آورند که افراد بتوانند در آن رشد کنند. همچنین، این فرایند باید مبتنی بر اصول اخلاقی و انسانی باشد تا بتواند به تربیت نسلی متعهد و مسئول منجر شود. در نتیجه، مفهوم لرب به عنوان یک اصل اساسی در تربیت و پرورش افراد، نه تنها در سطح فردی بلکه در سطح اجتماعی نیز اهمیت دارد و باید به آن توجه خاصی صورت گیرد تا بتوانیم به سمت جامعهای سالم و پویا حرکت کنیم.
لرب
دانشنامه اسلامی
ربب (۹۸۰ بار)ل (۳۸۴۲ بار)
تربیت کردن «ربّ الصبی ربّاً: ربّاه حتی ادرک» یعنی بچه را تربیت کرد تا برشد رسید. (اقرب) و اطلاق آن بر فاعل یعنی مربّی بطور استعاره است. راغب میگوید: ربّ در اصل به معنی تربیت است... و بر فاعل بطور استعاره گفته میشود و ربّ بطور اطلاق فقط بر خداوند اطلاق میگردد که متکّفل به اصطلاح موجودات است. طبرسی رحمه اللّه در تفسیر سوره حمد چند معنی از جمله: رئیس، مطاع مالک، صاحب (رفیق)، مربّی و مصلح برای ربّ نقل تربیت مشتق است و این کلمه بطور اطلاق جز به خدا گفته نمیشود و در غیر خدا مقیّد میآید نحو: ربّ الدار، ربّ الصیغة. ربّ به معنی مربّی از اسماء حسنی است و مقام ربوبیّت خداوند را روشن میکند یعنی آنگاه که در صفت خدا گفته شود: ربّ العالمین. مراد پرورش دادن و تربیت کردن تمام موجودات است. همانطوری که یک نفر طفل را تربیت میکند و پیوسته مواظب اوست و از نان و آب و لباس و اخلاق و تحصیل او غفلت ندارد. هم چنین اطلاق کلمه ربّ بر خداوند سبحان مبیّن این معنی است. کلمات ربّ العالمین، ربّکم، ربّنا، ربّه، ربّی، ربّکما، ربّ، ربّک، ربّها، ربّهم، و ربّهما که در قرآن مجید بر خداوند سبحان اطلاق شده بنابر نقل المعجم المفهرس بیشتر از نهصد و شصت فقره است. در بسیاری از آیات آمده.. بنابر آنکه در المعجم المفهرس شمرده جمله ربّ العالمین مجموعاً چهل و دوباره در قرآن آمده است. و در بعضی از آیات آمده «رَبُّ کُّلِ شَیی» نحو. و در بعضیها «رَبُّ السَّمواتِ و الاَرْضِ» نظیر. و در بعضی ربّ العرش نحو همچنین رَبُّ الْمَشْرِقَیْنِ وَ رَبُّ المَغرِبَیْنِ، رَبُّ المَشارِقِ و المَغارِبِ، رَبُّ السَّمواتِ الَّبْعِ، رَبِّ النَّاسِ، رَبِّ الْفَلَقِ و غیره در قرآن مجید استعمال شده است. مضنون مجموع آنها روشن میکند که خداوند پرورش دهنده تمام موجودات است هم خلقت از جانب اوست و هم تربیت علی هذا خالق و مربّی و معبود فقط خدای سبحان است. در بعضی از آیات ربّ بر غیر خدا اطلاق گردیده است مثل. یعنی یوسف بیکی از آن دو که گمان میکرد نجات خواهد یافت گفت: مرا نزد رئیس خود یاد کن. همچنین است آیه 50 و 41. از همان سوره و نیز جمله. و ظاهراً مراد از رّب در این آیات ملک و رئیس است چنان که از مجمع البیان نقل شد. *. ارباب جمع ربّ و چهار بار در قرآن مجید آمده است و مراد از آن معبودهای دروغین و ملائکه و بزرگان قوماند که قرآن از اتخاذ ارباب در مقابل خداوند نهی فرموده است و چهار محل فوق به قرار ذیل است: یوسف:39. آل عمران:64 و 80 - توبه:31. راغب میگوید: بنابر آن که ربّ فقط به خدا اطلاق میشود لازم بود که جمع بسته نشود ولی بنابر اعتقاد کفّار جمع بسته شده است نه راجع به نفس امر و حقیقت، بهتر است گفته شود برای نقل قول آنها و برای تفهیم جریان جمع آمده است. در دعای 48. صحیفه آمده «اللهم لک الحمد... رب الارباب.