لباف

لباف

کلمه لباف به عنوان صفت، معانی مختلفی دارد. اولاً به معنای زیلوباف است و به فردی گفته می‌شود که زیلو می‌بافد. همچنین به جوال باف، بافنده کیسه‌های جوال و پاتاوه باف، بافنده پاتاوه، نوعی پارچه سنتی نیز اطلاق می‌شود. ثانیاً این واژه به پارچه های برپایی چادر و خیمه نیز مربوط می‌شود.

به این ترتیب، لباف به تنوعی از حرفه‌ها و صنایع دستی در بافت و ساخت پارچه‌ها و لوازم اشاره دارد.

لغت نامه دهخدا

لباف. [ ل َ ب با ] ( از ع، ص ) ( در تداول عامه فارسی زبانان ) لواف. گستردنی زلیه ساز. رجوع به لواف شود.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱- زیلوباف. ۲- سازند. لوازم چادرو خیمه. ۳- جوال باف. ۴ - پاتاوه باف پای تابه فروش.

جملاتی از کلمه لباف

آوردمش به حجره و زان یادگار جم بنهادمش به پیش لباف دو ساتکین
آرش لباف در مصاحبه‌های خود اعلام کرده‌است که به فوتبال علاقه دارد. بر همین اساس، ترانه‌هایی در بارۀ فوتبال خوانده‌است. همچنین آرش در مصاحبه با دویچه وله اظهار داشت که از کودکی به خوانندگی علاقه داشته و حتی با دوستانش یک گروه غیررسمی تشکیل داده‌است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم