لاله رنگ

لغت نامه دهخدا

لاله رنگ. [ ل َ / ل ِ رَ ] ( ص مرکب ) به رنگ لاله. سرخ:
فرامرز را دید همچون نهنگ
سرو دستش از خون شده لاله رنگ.فردوسی.به مشگین زگال آتش لاله رنگ
درافتاده چون عکس گوهر به سنگ.نظامی.

فرهنگ فارسی

برنگ لاله سرخ قرمز: بمشکین ز گال آتش لاله رنگ در افتاده چون عکس گوهر بسنگ. ( نظامی لغ. )
برنگ لاله

جمله سازی با لاله رنگ

بسی بسودم گلبوی لاله رنگ رخش فراق او بدل من خلید همچون خار
آن روی لاله رنگ مرا در نقاب سوخت در پرده سحاب مرا آفتاب سوخت
من خراب کجا جام لاله رنگ کجا چو دست ماتمی از بیعت حنا خجلم
ای ماه به روی لاله رنگ آمده ای از سینه و دل حریر و سنگ آمده ای
از روی تازه گل اگر آب می چکد زان روی لاله رنگ می ناب می چکد
ز داغهایی که خونابه چیده پیرهنت که لاله رنگ نشانها بر آستین دارد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
روله
روله
آراست
آراست
اسرار کردن
اسرار کردن
نام
نام