عبدالغفار

عبدالغفار به عنوان یکی از شخصیت‌های برجسته در تاریخ، نقش مهمی در تحولات اجتماعی و فرهنگی ایفا کرده است. او با بینش عمیق و تفکر نوآورانه خود، توانسته است به مسائل روز جامعه پاسخ دهد و راه‌حل‌هایی ارائه کند که تأثیر بسزایی بر روی مردم گذاشته است. این فرد با تکیه بر تجربیات خود و شناخت عمیق از نیازها و خواسته‌های جامعه، اقداماتی را در راستای بهبود شرایط زندگی مردم انجام داده است. او همواره کوشیده است تا از علم و دانش به بهترین نحو بهره‌برداری کند و به ترویج فرهنگ و هنر در جامعه بپردازد. عبدالغفار با ایجاد ارتباطات مؤثر و همکاری با دیگر شخصیت‌های تأثیرگذار، توانسته است حرکتی مثبت و سازنده را در جامعه به راه بیندازد. او نه تنها به عنوان یک فرد، بلکه به عنوان نمادی از امید و تلاش برای پیشرفت، در یادها باقی مانده است. در واقع، میراث او همچنان الهام‌بخش نسل‌های آینده خواهد بود و می‌تواند راهگشای بسیاری از چالش‌ها و موانع اجتماعی باشد.

لغت نامه دهخدا

عبدالغفار. [ ع َ دُل ْ غ َف ْ فا ] ( اِخ ) مکنی به ابوسعید و ملقب به حمید امیر المؤمنین. رجوع به ابوسعید عبدالغفار شود.
عبدالغفار. [ ع َ دُل ْ غ َف ْ فا ] ( اِخ ) ابن عبدالکریم بن عبدالغفار القزوینی ملقب به نجم الدین. وی فقیه شافعی است. از کتب اوست: الحاوی الصغیر، العجایب فی شرح اللباب.وی به سال 665 هَ. ق. درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ).
عبدالغفار. [ ع َ دُل ْ غ َف ْ فا ] ( اِخ ) ابن عبدالواحدبن وهب ملقب به أخرس. از فحول شعرای متأخر است. او را دیوانی است بنام الطرازالانفس فی شعرالاخرس. وی به سال 1225 هَ. ق. به موصل متولد شد و در 1290 هَ. ق. به بصره درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ).
عبدالغفار. [ ع َ دُل ْ غ َف ْفا ] ( اِخ ) جمال الدین بن مولانا جلال الدین اسحاق سمرقندی. وی مردی مورخ بود. ( از رجال حبیب السیر ص 98 ).

فرهنگ فارسی

جمال الدین بن مولانا جلال الدین اسحق سمرقندی وی مردی مورخ بود

فرهنگ اسم ها

اسم: عبدالغفار (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: abdolqffār) (فارسی: عبدالغفار) (انگلیسی: abdolghffar)
معنی: بنده خدای بسیار آمرزنده، بنده ی خدای بسیار آمرزنده، ( عربی ) بنده ی بسیار آمرزنده ( خدای )، بنده پروردگار بخشاینده گناه

جملاتی از کلمه عبدالغفار

حیف از میر فلک مرتبه عبدالغفار ابروی گهر نسل شه او دانا
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم