شطحیات

شطحیات اصطلاحی است که در تصوف برای توصیف سخنانی به‌کار می‌رود که ظاهراً خلاف شرع یا منطقی عرفی‌اند و معمولاً در حالات وجد، مستی روحانی، یا حالات عرفانی عمیق صادر می‌شوند. این کلمات گاهی به‌قدری عجیب و خارج از حد معمول به نظر می‌رسند که شنونده ممکن است آنها را خلاف دین یا حتی کفرآمیز تلقی کند، در حالی که در واقع بیانگر تجربه‌های درونی و حال معنوی صوفیان است.

نمونه‌های مشهور شطحیات از بزرگان صوفی عبارت‌اند از: «أنا الحق» گفتن حسین بن منصور حلاج، «لیس فی الجبة سوی الله» گفتن جنید بغدادی، و «سبحانی ما اعظم شانی» گفتن بایزید بسطامی. این جملات نشان‌دهنده غلبه حال عرفانی و بی‌خودی کامل در صوفیان است؛ وضعیتی که شخص در آن خود را کاملاً فراموش کرده و تنها از تجارب روحانی سخن می‌گوید.

شطحیات معمولاً در زمان وجد و حال عرفانی شدید صادر می‌شوند و باید با دقت و درک عرفانی درست تفسیر شوند. در برخی موارد، اگر شخصی از بیرون و بدون فهم این حالات، این کلمات را بشنود، ممکن است آنها را مخالف شرع یا کفرآمیز بداند، اما در واقع منظور صوفیان، بیان تجربه‌ی بی‌واسطه‌ی حضور خدا و حالات روحانی عمیق است. این سخنان، تجلی‌ای از تجربه‌های درونی و حالات وجد و شعور عرفانی هستند که فراتر از بیان معمول عقل و زبان روزمره‌اند.

لغت نامه دهخدا

شطحیات. [ ش َ طَ حی یا ] ( ع اِ ) ج ِ شطحیة، به معنی سرریز دیگ. ( یادداشت مؤلف ). || ( از ع، اِ ) ( اصطلاح عرفان ) سخنان خلاف شرع بر زبان آوردن و چیزهای مخالف ظاهر شرع گفتن. ( ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ) ( از غیاث اللغات ). کلماتی که در وقت مستی و ذوق از بعضی واصلین صادر می شود، مانند: «انا الحق » گفتن حسین بن منصور، و «لیس فی الجبة سوی اﷲ» گفتن جنید و «سبحانی ما اعظم شانی » گفتن بایزید. ( از غیاث اللغات ). آنچه صوفیان گاه وجد و حال بیرون از حد شرع گویند. کلماتی که ازصوفیان صادر شود در غلبه حال و بیخودی که گاهی کفرباشد. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به شطح و شطحات شود.

فرهنگ معین

(شَ یّ ) [ ع. ] (اِ. ) جِ شطحیه، سخنانی که ظاهر آن خلاف شرع باشد.

فرهنگ عمید

۱. سخنان خلاف شرع.
۲. کلماتی که ظاهر آن ها خلاف شرع باشد، مانند اناالحق گفتن حسین بن منصور حلاج.

فرهنگ فارسی

( صفت اسم ) شطحیه سخنانی که ظاهر آن خلاف شرع باشد و عرفای کامل در شدت وجد و حال آن ها را بر زبان رانند مانند انا الحق گفتن حسین بن منصور حلاج.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] شطحیات جمع شطح و شطح در لغت به معنی حرکت است.
نخستین نمونه های شطح را در سخنان صوفیان سده ی دوم هجری چون ابراهیم ادهم و رابعه ی بصری می توان یافت. ولی در کلام بایزید بسطامی، شطحیات صوفیانه رنگ بسیار تند یافت؛ چنان که حتی شبلی و حلاّج هم سخنانشان، تندتر و بی پرواتر از بایزید نبود؛ هر چند حلاّج جانش را بر سر همین شطحیات خویش نهاد؛ اما به هرحال شطحیات صوفیه با نام بایزید پیوند و ارتباطی خاص یافت. علاوه بر بایزید و حلاّج صوفیان دیگری هستند که در شطحیّات معروف اند. از این قبیل هستند کسانی چون: ابونصر سراج طوسی، احمد غزالی، سهل تستری، الواسطی، ابوبکر شبلی، ابوالحسن خرقانی، ابوسعید ابی الخیر، ابوحامد غزالی، ابن عربی، بوعلی حریری، ابن سبعین، عفیف تلمسانی و از سویی شاعرانی چون سنایی، عطار، مولوی، عراقی، حافظ، نعمت الله ولی و جامی نیز در شعرهای خود سخنان شطح آمیز می گنجاندند. مثلا این ابیات از نعمت الله ولی: گر کسی در هوای جنت هست ••• جنت و حور در هوای من است وصل و هجران که عاشقان گویند ••• از فنای من و بقای من است
دیدگاه های مشایخ صوفیه
مشایخ صوفیه در مورد شطح دو نظر دارند:
← گروه نخست
...

ویکی واژه

جِ شطحیه؛ سخنانی که ظاهر آن خلاف شرع باشد.

جمله سازی با شطحیات

امیر اور(به عبری: אמיר אור)(متولد سال ۱۹۵۶) شاعر اهل اسرائیل است که آثارش تاکنون به چهل و شش زبان ترجمه شده است و از شهرتی جهانی برخوردار است. در آثار امیر اور مضامین مذهبی، عرفانی و اشراق گرایانه ای دیده می شود و این به گونه ای ست که بسیاری از کارهای او را به متون حکیمانه و شطحیات شبیه ساخته است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
روزگار
روزگار
شهرت
شهرت
لوتی
لوتی
تعداد
تعداد