شب خیزی

لغت نامه دهخدا

شب خیزی. [ ش َ ] ( حامص مرکب ) عمل شبخیز.برخاستن در شب جهت عبادت و جز آن. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

برخاستن در شب برای عبادت.

فرهنگ فارسی

عمل شبخیز برخاستن در شب در جهت عبادت و جز آن.

جمله سازی با شب خیزی

به شب خیزی بلند آوازه گشته به ذکر از خواب خوش شبها گذشته
حاصل از محراب و شب خیزی و ذکر این بس که من هر شبی تا روز بزم افروز رندانم چو شمع
عادتت کمزنی و شب خیزی روشت بخشش و گهر ریزی
سالها شد که ز شوق مه روی تو چو شمع منِ دل سوخته را داعیهٔ شب خیزی ست
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
جنده یعنی چه؟
جنده یعنی چه؟
شهرت یعنی چه؟
شهرت یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز