کلمهی «رشیدالدین» در فارسی و عربی به معنای «استوار در دین»، «راستکار در اعتقاد» یا «هدایتیافته در امور دینی» به کار میرود. این واژه از دو جزء «رشید» و «الدین» ساخته شده است؛ «رشید» به معنای درست، هدایتشده، عاقل و خردمند، و «الدین» به معنای آیین، شریعت و باور دینی است. ترکیب این دو نشان میدهد که صاحب این نام یا لقب، فردی دانا، هدایتشده و پایبند به اصول دینی و اخلاقی شناخته میشود. این نام در تاریخ اسلام، فرهنگ ایرانی و جهان عرب به عنوان لقب یا نام افراد برجسته به چشم میخورد. برای نمونه، «رشیدالدین فضلالله همدانی» وزیر، پزشک و تاریخنگار مشهور دوره ایلخانی، از شناختهشدهترین شخصیتهایی است که این نام را داشته است. هممعنیهای ضمنی آن را میتوان دیندار، درستباور، هدایتیافته و خردمند نامید. امروزه نیز ممکن است این واژه به عنوان نام خانوادگی یا نام شخصی استفاده شود و همچنان بار معنایی وقار و دانایی دینی را با خود دارد.
رشیدالدین
لغت نامه دهخدا
رشیدالدین. [ رَ دُدْ دی ]( اِخ ) رشیدالدین بن فارس بن داود، مکنی و معروف به ابوحلیقه. پزشک و دانشمند و ادیب بود و در ده جعبر در کنار فرات و نزدیکی رقه بدنیا آمد و در الرها بزرگ شد. وی بدمشق رفت و از آنجا به قاهره سفر کرد و به خدمت ملک الکامل و سپس فرزند وی ملک صالح و فرزند او ملک المعظم و سپس ملک الظاهر پرداخت و کتابهایی تألیف کرد که از آن جمله است: «المختار فی الف عقار» در داروهای مفرد و رساله ای در «حفظالصحه » و کتابی در «الامراض و اسبابها و علاماتها و مداواتها». رشیدالدین را اخبار و اتفاقات نادر و شعر نیکو است. در گوش وی حلقه ای بود از اینروی ابوحلیقه لقب یافت. تولد رشیدالدین به سال 591 هَ. ق. / 1195م. و مرگ او در حدود سال 660 هَ. ق. / 1262م. اتفاق افتاد. ( از الاعلام زرکلی چ جدید ج 3 ). و رجوع به قاموس اعلام ترکی ج 3 شود.
رشیدالدین. [ رَ دُدْ دی ] ( اِخ ) لقب ابوسعید رشیدالدین بن موفق الدین یعقوب مسیحی است. ( یادداشت مؤلف ). از پزشکان نامی عرب و از مسیحیان بیت المقدس بود و بسال 646 هَ. ق. در هنگام ورود به شام درگذشت. رشیدالدین کتاب معتبری در پزشکی بنام «عیون الطب » دارد و بر کتاب حاوی محمدبن زکریای رازی تعالیقی نوشته است. رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 3 و عیون الانباء ج 2 ص 31، 132 و 254 و ابوسعیدبن یعقوب قدسی مسیحی شود.
رشیدالدین. [ رَ دُدْ دی ] ( اِخ ) ابومنصور رشیدالدین بن ابوالفضل بن علی صوری، معروف به ابن صوری. دانشمندی گیاه شناس و پزشک بود، در شهر صور بدنیا آمد و بدانجامنسوب است. رشیدالدین به قدس رفت و دو سال در آنجا سکونت گزید و در آنجا با ملک عادل ملاقات کرد. سپس به خدمت فرزند او ملک اعظم و پس از وی ناصربن المعظم پرداخت. ناصربن معظم او را سمت رئیس پزشکان داد و در خدمت او بود تا ناصر به کرک رفت، پس از آن رشیدالدین در دمشق اقامت گزید و در همانجا درگذشت. رشیدالدین برای تحقیق و مشاهده گیاهان گوناگون به سرزمینهای مختلف می رفت و درباره رنگ و برگ و شاخ و ریشه و آغازرویش و زمان خشکیدن برگ آنها به مشاهده و مطالعه می پرداخت، او نتیجه تتبعات و بررسیهای خود را در دو کتاب «الادویة المفردة» و «التاج » به رشته تحریر درآورد. تولد رشیدالدین به سال 573 هَ. ق. / 1177م. و مرگ وی بسال 639 هَ. ق. / 1241م. بود. ( از الاعلام زرکلی چ جدید ج 3 ). و رجوع به قاموس اعلام ترکی ج 3 شود.
فرهنگ فارسی
عبد الرحمن بن بدر بن حسن بن مفرح بن بکار رشید الدین نابلسی سخنور نامی عرب. وی بسال ۶۱۷ ق در گذشت.
فرهنگ اسم ها
معنی: آن که در دفاع از دین دارای رشادت و شجاعت است، رشد یافته و بالنده در امور دین، صاحب رأی و عقیده در دین، ( اَعلام ) ) رشیدالدین فضل الله: [، قمری] وزیر، پزشک و مورخ ایرانی، از مردم همدان، وزیر غازان خان و الجایتو، مؤلف جامع التواریخ، در تاریخ عمومی و بنیانگذار ربع رشیدی، همراه پسرش، به فرمان ابوسعید بهادرخان کشته شد، ) رشیدالدین محمّد ( = رشید وطواط ) [حدود، قمری] شاعر و ادیب ایرانی، مؤلف حدائق السِحر، ( در اعلام ) نام چند تن از مشاهیر از جمله رشیدالدین وطواط نویسنده و شاعر معروف قرن ششم ( هـ ق )، نام نویسنده و شاعر مشهور قرن پنجم و ششم ملقب به وطواط
دانشنامه اسلامی
...
جمله سازی با رشیدالدین
قسمت اعظم آثار این هنرمندان چیرهدست در طول تاریخ از بین رفته به ویژه به دنبال تاراج و یغمای ربع رشیدی در تبریز در پی قتل خواجه رشیدالدین فضلالله و فرزندش غیاثالدین که هر دو هنر و هنرمند را ارج مینهادند از بین رفت. این هنرمند خوشنویس بطوریکه نوشتهاند در علوم اسلامی متداول عصر خود نیز دستی داشته و موسیقی را از صفیالدین ارموی فرا گرفته بود.
او در همین حالت جنون بود که دستور داد استخوانهای خواجه رشیدالدین فضل اللّه را از مسجدی که در ربع رشیدی تبریز بود بیرون آوردند و در قبرستان یهودیان بخاک سپردند.
آثار و احیاء اثر رشیدالدین فضلالله همدانی در سده ۷ق/۱۴م، میباشد. آثار و احیاء، نخستین کتاب تخصصی کشاورزی در ایران پس از ورزنامه میباشد، با این تفاوت که نویسندهٔ آن یک دانشمند ایرانی است.