زایدن

لغت نامه دهخدا

زایدن. [ دَ ] ( مص ) زاده شدن. ( ناظم الاطباء ).زادن. ( حاشیه برهان چ معین ): و بسیاران در زایدن او شادناک شوند. ( ترجمه دیاتسارون ص 8 ). زایدن یسوع مسیح چنین بود. ( ترجمه دیاتسارون ). || زاییدن. مجازاً، تولید کردن. ( ناظم الاطباء ).

جمله سازی با زایدن

مبارکباد کنن پاک جان را که زایدن امیر کاروان را
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
باری یعنی چه؟
باری یعنی چه؟
خویشان یعنی چه؟
خویشان یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز