دغل کار

لغت نامه دهخدا

دغل کار. [ دَغ َ ] ( ص مرکب ) حیله باز و مکار. دغلباز:
زآنکه این مشتی دغل کار سیه دل، تا نه دیر
همچو بید پوده می ریزند درتحت التراب.عطار.

فرهنگ عمید

۱. مکار، حیله گر.
۲. کسی که چیزی را برای گمراه ساختن خریدار تغییر صورت بدهد.

فرهنگ فارسی

حیله باز و مکار.
مکار، حیله گر، کسی که چیزی رابرای گمراه ساختن، خریدارتغییرصورت بدهد، حیله گری، مکاری

جمله سازی با دغل کار

چنین پنداشت آن قلب دغل کار که نبود مرد از قلبش خبردار
باده ده ای ساقی جان باده بی‌درد و دغل کار ندارم جز از این گر بزیم تا به اجل
همه شب در بر رندان دغل کار آن ترک قبا پوش چه بود
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
معشوق
معشوق
اندک
اندک
بی همتا
بی همتا
سنگلاخ
سنگلاخ